آسیب های مواد مخدر
متاسفانه امروزه در جامعه ما مصرف مواد مخدر خطرناک از قبیل تریاک، هروئین، کوکائین، حشیش یا ماریجوانا و ال. اس. دی - مخصوصاً در بین نوجوانان و جوانان - دائماً در حال افزایش است و شبکه بینالمللی قاچاق مواد مخدر و سوادگران مرگ بی شرمانه دام اعتیاد را در همه جا میگسترانند.
مبنای اعتیاد
در اکثر جوامع، جوانان سالم ۱۵ تا ۲۰ سالهای که برای کسب تجربه و یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب و یا معتادان به استفاده از مواد مخدر پرداختهاند، بیشترین طیف افراد معتاد را از نظر مبنا تشکیل می دهند. این گروه به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح و از روی حس کنجکاوی و همچنین در اثر معاشرت با کسانی که آنها را به استفاده از داروی مخدر تشویق میکنند، برای اولین بار مواد مخدر را تجربه نموده و دچار اعتیاد به مواد مخدر میشوند.
متاسفانه بسیاری از جوانان به علت احساس درماندگی، ناکامی، عدم کفایت و همینطور برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند که رهایی ازاین نوع اعتیاد به سادگی میسر نیست. همچنین، تعداد زیادی از فرزندان طلاق به عنوان کسانی که از تربیت صحیحی برخوردار نیستند به شکل قابل توجهی مستعد گرفتارشدن در دام اعتیاد به مواد مخدر هستند.
اختلالات روانی و اعتیاد
اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر اعتیاد آسیبپذیر میسازد. علاوه بر این، اعتیاد خود نیز اختلالهای موجود را تشدید میکند و این دایره معیوب ادامه مییابد. شخص معتاد برای بدست آوردن ماده مخدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق میزند و با آزاد شدن از قید و بندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز میشود. به طور کلی شخصیت های روان نژند (دچار سراسیمگی) و نیز روان پریش را میتوان در برابر اعتیاد بسیار آسیبپذیر دانست.
شخصیت های روان نژند، یعنی کسانی که دارای بیماریهای روانی خفیف هستند. این افراد با علائم ضعف روانی، اضطراب، وسواس، ترس و بی اراده بودن در تصمیم گیری شناخته میشوند؛
شخصیت های روان پریش، یعنی کسانی که به علت عدم رشد خُلقی، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار میباشند.
مبتلایان به این بیماریها بسیار آسان به مواد مخدر گرایش یافته و در زمره معتادان درمیآیند. بدیهی است بسیاری از همین شخصیت ها نیز غیر معتاد باقی میمانند.
روانپریش ها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خُلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. با آنکه این افراد کم هوش نیستند، اما قادر به تحمل فعالیتهای منظم جسمی و ذهنی نیستند و جا و مکان و کار ثابتی را پذیرا نمیشوند. سابقه این افراد نشان میدهد که در دوران کودکی، ناآرام و مشکلساز بوده و در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیطهای دیگر نیز فاقد سازش اجتماعی بودهاند.
روانپریش های مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی و جنایت و حتی آدمکشی دست میزنند از جمله کسانی به شمار میآیند که بیش از همه به طرف اعتیاد گرایش می یابند. در عین حال روانپریش های نالایق و غیرفعال نیز که معمولاً به دروغگویی، دزدی، تقلب و آزار دیگران میپردازند، مواد مخدر را وسیله خوشی و آسایش خود به شمار میآورند.